محمد حسن نجمی
یک روز مخالف مذاکره میشوند و هر چه در توان دارند برای مخالفتشان میگذارند که نتیجهاش میشود مانند آنچه در ماجرای برجام رخ داد. یک روز هم بر طبل صیانت از کاربران در فضای مجازی میکوبند و روز دیگر، مشغول پخت و پز لایحه عفاف و حجاب میشوند؛ مواردی که بنظر نمیرسد سنخیتی با جهتگیریهای عمومی مردم داشته باشد. البته که این تفکر غالب این جبهه نشأت گرفته از تفکری است که مردم را عامل مشروعیتبخشی بر حکومت نمیداند.
در جدیدترین اتفاق پیرامون این جبهه، در جریان مجمع عمومیشان، اعضای شورای مرکزی آن تشکل تعیین شدهاند. برخی چهرههای راه یافته به شورای مرکزی، چهرههایی جوان هستند که سوگیریها و مواضعی تند و تیز دارند. یکی از اهداف تند و تیزی مواضعشان، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس است.
این موضعگیریها علیه قالیباف در میان اعضا و نزدیکان جبهه پایداری به نوعی به امضای آنها تبدیل شده است. هر چند سر ناسازگاری پایداریچیها با قالیباف قدیمیتر از مجلس یازدهم است، اما در همین سالهای مجلس یازدهم، دو طرف حسابی از خجالت یکدیگر درآمدهاند.
انتخاب اعضای جدید شورای مرکزی این جبهه، حامل پیامی برای قالیباف و سایر محافظهکاران است؛ برای قالیباف این پیام را دارد که اگر حرف، حرف ما نباشد، ائتلافی که در کار نخواهد بود هیچ، انتظار سکوت از سوی پایداریچیها را هم نباید داشته باشد؛ به طیفهای دیگر محافظهکاران که برخیشان اخیرا زیر پرچم قالیباف رفتهاند نیز این پیام را دارد که حالا دیگر جوی فراخ شده و نمی توان وسط ایستاد؛ یا با ما هستید یا علیه ما؛ یا سمت پایداری میایستید یا سمت مقابل ما در کنار قالیباف.
بررسی مواضع و جهتگیری غالب اعضای شورای مرکزی، تشدید ضدیت با قالیباف را تایید میکند؛ برخی از آنها که در حال حاضر نماینده مجلس هستند، در موضعگیریهایشان جانب مصلحت را رعایت میکنند تا با قالیباف تنشی پیدا نکنند؛ البته برخی دیگر از همین دسته مانند آقاتهرانی و خضریان عیان و بیپرده به قالیباف میتازند. برای مرور دوباره جهتگیری فکری این طیف، در ادامه رزومهای از گفتهها و مواضع اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری میآید:
1. مرتضی آقا تهرانی:
از تندروترینهای جبهه پایداری است؛ او نماینده مجالس یازدهم و نهم و هشتم بوده است. او از مریدان مصباح یزدی است. حدود یک دهه و شاید بیشتر در آمریکا و کانادا درس خواند و امام جماعت بود. به گفته خودش، کار اصلی او در کانادا «درس خواندن» بود. از زمان بازگشت به ایران، در دولت محمود احمدینژاد «استاد اخلاق هیات دولت» شد. اوج اختلافات آقاتهرانی و قالیباف مربوط میشود به عفاف و حجاب؛ آنجا که آقاتهرانی در یادداشتی، قالیباف را مسئول مطرح نشدن طرح عفاف و حجاب در صحن دانست. این یادداشت با واکنش تند مجتبی توانگر نماینده نزدیک به قالیباف روبرو شد. این تنش لفظی میان این دو طیف مانند یک مسابقه پینگپنگ ادامه داشت. نهایتا آقاتهرانی اعلام کرد که قالیباف قول داده در صورت ارسال لایحهای درباره عفاف و حجاب آن را در 70 به نتیجه برساند. این نقل قول، برای قالیباف و در نظر بدنه اجتماعی این طیف گران تمام شد. در حالی که قالیباف و طیف منتسب به او در موضوع عفاف و حجاب خود را بری از تندرویهایی از جنس جبهه پایداری نشان میدادند، این قول دادن قالیباف به آقاتهرانی، باعث شد تا بسیاری این دو را در این موضوع همسو بدانند که البته غیر از این هم نیست. پیش از این هم آقاتهرانی و قالیباف برای صندلی ریاست مجلس با یکدیگر رقابت کرده بودند که قالیباف پیروز شد؛ مانند رقابت این دو بر سر سرلیستی فهرست ائتلاف محافظهکاران برای انتخابات مجلس یازدهم که باز هم قالیباف نفر اول شد.
2. صادق محصولی:
سعی میکند کمتر صحبت کند اما پشت پرده تاثیر چشمگیری بر جهتگیریهای جبهه پایداری دارد. برخی منتقدانش او را «قلک» جبهه پایداری خطاب میکنند. گفتنیها درباره تقابل محصولی و قالیباف زیاد است. او فرمانده لشکر ۶ ویژهی سپاه پاسداران در زمان جنگ بوده است. در دولتهای نهم و دهم وزیر کشور و کار بود؛ در انتخابات جنجالبرانگیز 1388، او مجری این رویداد سیاسی بود. مسائل مالی محصولی از یکسو افسانهای است و از سوی دیگر تاملبرانگیز.
خمس معروف محصولی به میزان 450 میلیون تومان که سال 1390 افشا شد، سوالات زیادی پیرامون منبع درآمد محصولی و نحوه فعالیت اقتصادی او مطرح شد. قاسم روانبخش در دفاع از محصولی گفته «اگر محصولی فساد مالی دارد، مدارک خود را به دادگاه بفرستید ولی خمس 450 میلیون تومانی وی که پرداخت کرده و شما هم همیشه آن را بیان میکنید از راه حلال به دست آمده است». در همان سال علیرضا زاکانی که آن زمان سخنگوی جبهه متحد اصولگرایان بود، در مناظره با روانبخش در انتقاد از محصولی گفته بود «در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفنسجانی و خاتمی برخی افراد که اکنون در جبهه پایداری حضور دارند در زمان دوم خرداد ساکت بودند و حتی به خاتمی رای دادند.آقای صادق محصولی که اعلام میکند خمس بنده 450 میلیون تومان است کارش با ما معلوم است که خمس ما تنها 450 هزار تومان است.» در سال 1390، نرخ دلار آزاد به صورت میانگین حدود هزار و 500 تومان بود؛ یعنی خمس آن زمان اگر با همان نرخ سال 1390 حساب شود، حدودا 300 هزار دلار میشود. به نرخ امروز، خمس آن زمان محصولی 15 میلیارد تومان بوده است؛ در فقه شیعه خمس به مازاد درآمد هر فرد تعلق می گیرد؛ به عبارت دیگر به اموال و ثروتی به غیر از خانه و خودرو و خرج جاری تعلق میگیرد. یعنی از این اموال یکپنجم آن باید در اختیار مرجع تقلید قرار گیرد یا برای مستمندان هزینه شود.
محصولی اخیرا در سخنانی کنایههایی را به قالیباف زده بود: « «مردم از انقلابیها ناراحت نیستند، از انقلابینماها ناراحتند؛ از آنهایی که ادعای انقلابی میکنند و مسوولیتی میگیرند. فرقی نمیکند پست وزارت باشد یا معاونت؛ نمایندگی مجلس، استانداری یا هر پست دیگری در این مملکت و به جای خدمت، خیانت کرده و دنبال پست و مقام و مسائل مادی دیگر هستند، مردم از اینها ناراحتند.» کلیدواژه «انقلابینما» همان کلیدواژهای است که پایداریچیها برای زدن قالیباف از آن استفاده میکنند.
اما این اختلافات در هر انتخابات به نوعی متبلور میشوند؛ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و همزمان با ادعای علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس مبنی بر دستکاری بودجه از سوی قالیباف، مجتبی توانگر زبان منفصل رئیس مجلس در توییتی نه به خضریان، که رئیس خضریان را خطاب قرار داد و نوشت: « آقای صادق محصولی دبیرکل محترم حزب پایداری! ظاهراً تمایل دارید در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ،نقش فعال ایفا کنید، سلمنا. ولی بدانید و به نمایندگان همراه خود در مجلس تفهیم کنید که مسیر پاستور از تخریب ناجوانمردانه بهارستان نمیگذرد.»
پیشتر از این موضوع نیز، محصولی در سخنانی مستقیما قالیباف را از هوس ریاستجمهوری منع کرده بود: «کسی که به تازگی رئیس مجلس شده بهتر است که برای ریاست جمهوری هم اقدام نکند. مردم اکنون به اقدام انقلابی در مجلس امید بستهاند و معطوف شدن ایشان به ریاست جمهوری این را زیر سوال میبرد و مشکلاتی ایجاد میشود».
در جریان جلسات جبهه پایداری برای تعیین هیات رئیسه مجلس یازدهم،آتش اختلافات میان محصولی و قالیباف بالا گرفت و طیف قالیباف مستقیما محصولی را مخاطب خود قرار میدادند؛ محسن دهنوی از حواریون قالیباف در توییتی پیرامون همین جلسات موسوم به «جلسات وفاق» نوشت «آقای محصولی! به زودی خواهید فهمید که مجلس آینده، جبهه پایداری نیست که برایش پدرخواندگی کنید.»
3. علی خضریان:
همینک نماینده مجلس است و سخنگوی کمیسیون اصل 90. دل در گرو ابراهیم رئیسی دارد و در انتخابات سال 1400، رئیس ستاد «کار و کرامت» او بوده است. همانقدر که رئیسیچی است، با قالیباف ضدیت دارد. پیش از مجلس در تشکلهای دانشجویی وابسته به محافظهکاران فعالیت میکرده است. نظرات تندروانهای دارد؛ خضریان در جریان پرونده هستهای ایران، از طرفداران نظریه خروج پروتکل الحاقی است؛ به همان میزان نیز حامی طرح صیانت است.
او تنشهای زیادی با قالیباف دارد؛ گویی که نقش نوک حمله جبهه پایداری در مجلس برای زدن قالیباف را دارد. بهار 1400 و زمانی که گویا قالیباف عزم حضور در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم را داشت، مدعی دستکاری بودجه 1400 در مجلس به رهبری قالیباف شد. او در توییتهایی نوشت: «متاسفانه بررسی جداول بودجه ۱۴۰۰ حاکی از تغییرات گسترده ارقام و اعداد پس از رایگیری لایحه بودجه در صحن مجلس با اطلاع و تایید جنابتان میباشد. تا آنجا که در کمال تعجب جداول ۲۵روز پس از تصویب بودجه ابلاغ شده که در نوع خود بینظیر است.» خضریان در یک پست دیگر نیز نوشت: «با هماهنگی رئیس مجلس جابجاییهای گستردهای در ارقام بودجه پس از تصویب در صحن علنی انجام شده و رانت بزرگی به گروههای خاص اعطا شده استاین موضوع را به جد پیگیری خواهم کرد». .» به عبارت دیگر خضریان با مطرح کردن این موضوع، در آستانه نامنویسی برای انتخابات ریاستجمهوری، پیامی از سوی جبهه پایداری برای قالیباف ارسال کرد.
این ماجرا برای قالیباف گران تمام شد؛ گویا قالیباف پیام را دریافت کرد و از حضور برای رقابت با ابراهیم رئیسی، نامزد محبوب جبهه پایداری منصرف شد. پس از جنجالآفرینیهای گسترده این ماجرا و شکایت قالیباف از برخی خبرنگاران و رسانهها به واسطه پرداختن به این موضوع، خضریان از برگزاری جلسهای با قالیباف خبر داد؛ جلسهای که به گفته خضریان در آن قالیباف انتقادات را پذیرفت: «جناب قالیباف ضمن پذیرش انتقادات، نسبت به تغییر نرمافزار بودجه و اصلاح سبک بودجهنویسی که مانع بروز اتفاقات اینچنینی شود، قول مساعد داد». بدین ترتیب جبهه پایداری با یک بازی رسانهای هم قالیباف را از حضور در انتخابات منصرف کرد و هم ضربهای بر پیکره موجودیت سیاسی و اعتبار او وارد آورد. شاهد ادعای وسوسه قالیباف برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، سخنان 31 اردیبهشت ماه 1399 مرتضی آقاتهرانی است که درباره یک جلسه با نام وفاق برای تعیین اعضای هیات رئیسه مجلس یازدهم گفته بود «به قالیباف که گفتیم شرط حضور در جلسات وفاق نامزدنشدن در انتخابات ریاست جمهوری است، دیگر در آن حاضر نشد».
4. قاسم روانبخش:
دشمن شماره یک اصلاحات و اصلاحطلبان است و به گفته خودش، کفنپوشان قم، «بخشی از کفنها را برای دوم خردادیها گذاشتهاند». این چهره که در بین پایداریچیها به عنوان یکی از تندروهای این جریان شناخته میشود، از شاگردان تقی مصباح یزدی و عضو هیات علمی موسسه امام خمینی است. او در سالهای دهه 70 که مصادف با دولتهای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی بود، در نشریه «پرتو سخن» انتقادات تند و تیزی به مبانی فکری دولتهای در راس کار میکرد. این روند روانبخش تا سال 1384 ادامه داشت و با روی کار آمدن دولت مستعجل این طیف به ریاست محمود احمدینژاد، همچنان همان خط قبلی را پی میگرفت اما با این تفاوت که حمایتهای سنگینی از احمدینژاد و دولتش انجام میداد.
او همانقدر که با اصلاحطلبان دشمن است، با قالیباف هم چنین است. روانبخش از سال 1384 در هر انتخاباتی که قالیباف در آن حضور داشته، سخنان و سوالاتی پیرامون محل تامین هزینههای انتخاباتی او مطرح میکرده است.
روانبخش مدتی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال 1388، در پاسخ به سوالی پیرامون محل تامین هزینههای انتخاباتی محمدباقر قالیباف در سال 1384، این سوال را مطرح کرد که «باید این افراد پاسخگو باشند که این هزینهها از کجا تامین میگردد؛ اسراف کردن در تعارض با اصولگرایی میباشد». همین سوال باعث شکایت قالیباف از او شد و سال 1389 نهایتا دادگاه ویژه روحانیت روانبخش را به جرم نشر اکاذیب، به پرداخت 300 هزار تومان جریمه نقدی محکوم کرد؛ آن سال یک سکه کامل بهار آزادی به صورت میانگین حدود 300 هزار تومان و قیمت دلار کمتر از هزار و 50 تومان بود.
او سال 1390 در آستانه انتخابات مجلس نهم، در سخنرانیاش در دانشگاه امام صادق، باز هم قالیباف را در موضوع مسائل مالی متهم کرد. این عضو جبهه خطاب به کمیته 7+8 محافظهکاران پرسیده بود «چرا قالیباف صد میلیون تومان به شما کمک کرده است؟ مگر نباید بر اساس گفتمان رهبری کاندیداها وابسته به مراکز قدرت و ثروت نباشند؟» آن زمان قالیباف شهردار تهران بود.
روانبخش در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 نیز، ائتلاف غلامعلی حداد عادل و علی اکبر ولایتی با محمدباقر قالیباف شهردار تهران که موسوم به ائتلاف 1+2 بود، را «سوال برانگیز» خواند و باز هم قالیباف را مورد حمله قرار داد: «قالیباف نمی تواند گزینه به جایی برای انتخابات ریاست جمهوری باشد و کسانی که با وی ائتلاف می کنند، شخصیت سیاسی خود را زیر سوال خواهد برد.»
5. زهره سادات لاجوردی:
نماینده فعلی مجلس و عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس است. زهره سادات لاجوری، دختر اسدالله لاجوردی دادستان اسبق تهران و رئیس سازمان زندانیهای کشور از سال 1368 تا 1376 است؛ پدرش سال 1376 از سوی سازمان منافقین(مجاهدین خلق) ترور شد. زهره سادات لاجوردی اظهارات تند و تیزی درباره مسائلی مانند حجاب و خانواده و ... بیان کرده است؛ یکی از آن اظهاراتی که سر و صدای زیادی به پا کرد، این بود که گفت «میتوان پیشبینی کرد که در کمتر از سه سال تغییرات چشمگیری رخ میدهد و مشکل بیحجابی برطرف میشود». او درباره معضل کودک همسری نیز گفته «این موضوع از جمله مسائلی بود که بدون در نظر گرفتن اولویتها مطرح شد و به هیچ عنوان مسئله اساسی و مهم در کشور ما نبود». لاجوردی ضمن مخالفت با ازدواج اجباری تاکید کرده که «اگر یک دختری به بلوغ فکری و جسمی رسیده باشد از نظر ما مشکلی ندارد فلذا ما نمی توانیم برای ازدواج سن تعریف کنیم. در کل همه اینها مسائل فرعی است چراکه ما زنان زیادی داریم که سن ازدواج برای آنها گذشته یا زنان سرپرست خانواری که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند فلذا پرداختن به مسائل حاشیه ای مانند کودک همسری اشتباه است چراکه این موضوع دغدغه اصلی زنان نبود.»
6. فاطمه آلیا:
در مجالس هفتم، هشتم و نهم نماینده بوده است. او همواره از جبهه پایداری حمایت کرده است؛ در یکی از این حمایتهایش گفته بود: «جبهه پایداری همیشه از گروههایی که خواهان ائتلاف هستند دعوت کرده معیارهای پیشنهادی خودشان را ارائه بدهند تا از درون آنها به اشتراکات برسیم و یک وحدت فراگیر شکل بگیرد اما بعضا مشاهده میشود که در نیمه راه به دلیل بده بستانهای سیاسی و یا نادیده انگاشتن ارزشها از یکدیگر فاصله میگیرند، در این مواقع یک طرف را متهم میکنند و میگویند وحدتشکن است که معمولا منظور جبهه پایداری است، در واقع زمانی که جبهه پایداری معیار نیاورده که هیچ اما وقتی معیار میآورد مابقی اصولگرایان میگویند به معیار خودمان، پایبند هستم! در حالی که برای ائتلاف باید به معیارهایی که یک مجموعه فکری و سیاسی به وجود آوردند و ایجاد کردند پایبند باشیم.» نام او در شبکه اعزام استاد و سخنران عمار دیده میشود.
7. غلامحسین رضوانی:
نماینده مجلس یازدهم است و قبلا هم در سمت قائممقام معاونت برنامهریزی و نظارت راهبری رئیسجمهوری مشغول به کار بوده است. او در فهرست ائتلافی قالیباف و پایداریچیها برای مجلس یازدهم از سوی پایداری جا گرفت و به عنوان نفر 28 لیست وارد مجلس شد. در ماجرای بخشنامه جنجالبرانگیز معاون وزیر کشور در ماههای گذشته، و انتشار بیانیهای منتسب به نمایندگان در انتقاد از وزارت کشور، گفت که آن را امضا نکرده است.
8. مجید متقی فر:
او نماینده سابق وزیر ارشاد در شورای عالی حج و مدیرکل سابق بازرسی سازمان حج و زیارت بوده است. متقیفر به عنوان سخنگوی جبهه پایداری در رسانهها شناخته میشود. او که مواضع تند و تیزی علیه قالیباف دارد، سال 1395 در واکنش به زمزمههایی مبنی بر کاندیداتوری قالیباف برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، در گفتوگویی تاکید داشت که «اگر اصولگرایان بر مبنای بندهای 18 گانه سیاست های کلی انتخابات به گزینه اجماعی برسند، جبهه پایداری نیز تمکین خواهد کرد، ولو آنکه گزینه اجماعی اصولگریان آقای قالیباف باشد.» او در ادامه کنایه که نه، اشاره تندی به قالیباف کرده بود: «یکی از بندهای سیاستهای کلی انتخابات ناظر بر شفاف سازی منابع مالی نامزدهای انتخاباتی است؛ بر همین اساس سوال ما از دوستان این است که آیا فردی که شائبه مشکلات و تخلفات مالی دارد را می توان به عنوان گزینه اجماعی مطرح کرد؟».
پس از ماجرای سیسمونی گیت که طی آن سفر خانواده محمدباقر قالیباف به استانبول برای خرید سیسمونی نوهاش افشا شد، مهدی طائب فرمانده قرارگاه عمار و برادر رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه، در سخنانی افشای این ماجرا را به جبهه پایداری و برادر داماد ابراهیم رئیسی منتسب کرد. متقیفر در واکنش به اظهارات طائب گفته بود: «آقای مهدی طائب بداند که جبهه پایداری هیچ وقتی و در هیچ مقطعی و در هیچ موردی موضع مشترک با اصلاحطلبان نداشته است؛ درباره ریاست آقای قالیباف نیز ایشان ادعایی مطرح کرده و تهمتی به جبهه پایداری زده است که خود آقای قالیباف و حامیان ایشان در مجلس هم آنرا تائید نمیکنند. صحیح نیست که به بهانه حمایت از آقای قالیباف، علیه نیروهای ارزشی و انقلابی تهمت پراکنی کنند.»
9. سعید تواناراد:
این چهره پایداریچی که پیش از این هم عضو شورای مرکزی بوده، «دبیری جنبش مردمی «نه به FATF» و دبیری سیاسی سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل» را در رزومه خود دارد. شمشیر تواناراد برای قالیباف آخته و صیقل زده است. او در یکی از این شمشیرزنیهای مجازیاش درباره موضع قالیباف پیرامون طرح صیانت نوشته بود: «زاهدان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند /، چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند! وضعیت آقای قالیباف: توی بیت، موافق؛ بین رفقای سپاهی، موافق؛ توی مجلس، موافق؛ توی رسانه، نیم موافق و نیم مخالف؛ واقعیت: بینظر، بیاطلاع و خنثی!».
10. علی اصغر شکروی:
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی است و قبلا هم رئیس سابق دفتر ارتباطات این مؤسسه بوده است.
او سال 1384 پس از اظهارات هزینهساز محمود احمدینژاد رئیس دولت نهم، به عنوان یک «طلبه» با خبرگزاری مهر مصاحبه کرد و مواضع احمدینژاد در مورد اسرائیل را «محکم و عقلایی» خواند. او همچنین گفته بود که «اروپایی ها در برابر مواضع احمدی نژاد پاسخ قانع کننده ای ندارند».
او در سال 1387، در قامت «مسئول مرکز ارتباطات دولت و روحانیت»، در گفتوگو با خبرگزاریها درباره کتاب «گزارش تفصیلی رئیسجمهور» که توسط مرکز تحت نظرش منتشر شده بود توضیحاتی داد: «همانطور که در مقدمه کتاب هم به درستی اشاره شده، به دلایل تراکم و کوتاهی سفر، سخنرانیهای پی در پی رئیسجمهور در محافل مختلف آمریکایی مورد غفلت واقع شدهاند. در مقدمه کتابی که توسط این مرکز گردآوری شده به ارزش و اهمیت این سفر و تأثیراتی که در داخل و بهخصوص خارج از ایران داشته، اشاره شدهاست.»
11. علیرضا تسلیمی:
او نیز پیش از این عضو شورای مرکزی جبهه پایداری بوده است. این تشکل، تسلیمی را «دبیر سیاسی و بینالملل سابق مرکز هماهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی کشور» معرفی کرده است. او همچنین به عنوان عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران چندین مرتبه با خبرگزاریهای محافظهکاران مصاحبه انجام داده است.
12. محمدحسین قائدشرف:
دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت معرفی شده است؛ او در همان روزهای ابتدایی آغاز کار دولت سیزدهم، به عنوان مشاور رئیس و مدیر کل دفتر ریاست و روابط عمومی سازمان امور دانشجویان منصوب شد. او در جریان انتخابات مجلس یازدهم، در فهرست ارائه شده توسط جبهه پایداری برای تهران گنجانده شد اما پس از ائتلاف، «انصراف» داد. او سال 1395 در جریان دیدار دانشجویان با مقام رهبری، ماجرای بورسیههایی که دولت وقت از آنها به عنوان بورسیههای غیر قانونی نام میبرد، را پیش کشید و به شدت به منتقدان تاخت: «متاسفانه علیرغم رفع مشکل تحصیلی دانشجویان بورسیه، شواهد حاکی از آن است که پروژه سیاهسازی پرونده این نخبگان در حال اجراست».
13. علیرضا عباسی:
نماینده فعلی مجلس است. کمتر به مسائل مربوط به مدیریت مجلس میپردازد. جنس اظهارات نماینده کرج، فردیس و اشتهاد، بیشتر از همان جنس سخنان پایداریچیها است؛ یعنی برای معرفی به عنوان عضو جبهه پایداری لازم نیست عنوانش قید شود بلکه از مواضع او مشخص است: «دشمن در اغتشاشات اخیر(پاییر 1401) برای دانشگاهها برنامه داشت و موضوع حجاب نبود، بلکه درصدد بود با نماد حجاب به اسلام ضربه بزند. دشمن درصدد حذف رهبری است چرا که محور وحدت بوده و دولتها را از بزنگاههای حساس نجات داده است. متاسفانه دولت قبل سلامت مردم در ایام کرونا را به معاهده هایی، چون FATF گره زد. دشمن زمانی محموله واکسن را به ایران داد که سرم سازی برکت اقدام به تولید اولین واکسن کرونا کرده بودند.»
14. رضا رخسایی:
در رزومهاش «عضو شورای مشورتی جبهه پایدرای» و «فعال سیاسی» قید شده است. اما با روی کار آمدن مجلس یازدهم، به همراه 341 فرد دیگر که خود را «دانشجویان انقلابی» معرفی کردند، با انتشار نامهای 10 شاخصه برای ریاست مجلس را بیان کردند. در این نامه که امضای رضا رخسایی نیز به همراه میثم نیلی برادر داماد ابراهیم رئیسی دیده میشود، نگارندگان گفتهآند «خواهان آن هستیم که در انتخاب رئیس مجلس آینده، تنها معیارهای انقلابی و کارآمدی بیشتر مد نظر قرار گیرد.» در ادامه آنها خواستار رئیس مجلس «اصلح» شده بودند؛ اصلح کلمهای است که پایداریچیها برای حذف گزینههای دیگر و معرفی گزینه مدنظر خود بکار میبرند. در میان معیارهای معرفی شده از سوی این افراد، چند مورد دیده میشود که میتوان آنها را کنایه به قالیباف در نظر گرفت: «مدیریت بر مبنای اصول گفتمان اصیل انقلاب و میدان ندادن به تکنوکراتهای ویرانگر در سطح سیاستگذاری و تقنین»، «مبارزهی صریح و بدون هیچ خط قرمز با فساد؛ چه از درون گروه خودی باشد چه بیرون و اشتهار به فسادستیزی در افکار عمومی مردم، جوانان و نخبگان سیاسی جریان انقلاب»، «پایبندی به اصل اساسی "شفافیت" در خصوص عملکرد مجلس و نمایندگان، همچون آرای نمایندگان، داراییها و فعالیتهای اقتصادی آنها، هزینههای تبلیغاتی و...»، «عدم انحراف از خط انقلاب، امام و رهبری یا سکوت غیرانقلابی در بزنگاههایی، چون فتنه ۸۸، برجام، لوایح مرتبط با FATF».
15. زهره طبیبزاده:
نماینده مجلس نهم و در دولت محمود احمدینژاد نیز رئیس مرکز زنان و خانواده ریاستجمهوری بوده است. او تفکراتی مانند تفکرات پایداریچیها دارد. او در زمان نمایندگیاش درباره حضور زنان در استادیوم گفته بود «این موضوع خواسته زنان، دختران و خانوادههای ایرانی نیست بلکه خواسته مسئولان لیبرال مآب است...آنقدر زنان ما تفریحات سالم دارند که نیاز به این تفریح که مشکلساز است نخواهند داشت.» او تاکید داشت که «حضور زنان در ورزشگاهها با فرهنگ دینی کشور منطبق نیست.» طبیبزاده در حالی که خود در دولت و مجلس حضور داشته، درباره وزیر شدن زنان گفته بود: «من اصلا با حضور زنان در کابینه به عنوان وزیر موافق نیستم. با مسئولیت گرفتن خانمها در عرصه کلان مدیریتی مثل وزارت مخالف هستم.»
16. مهدی صرامی
او جانشین سابق معاون فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و در حال حاضر با حکم وزیر ارتباطات، «عضو هیات عامل سازمان فناوری اطلاعات ایران» است. صرامی پیش از این هم عضو شورای مرکزی جبهه پایداری و مدیرعامل مجمع فعالان فضای مجازی انقلاب اسلامی بوده و در عین حال دل خوشی هم از قالیباف ندارد. او در جریان انتخابات مجلس یازدهم، جزو لیست 30 نفره جبهه پایداری برای تهران بود که بعد از ائتلاف با قالیباف، نام او حذف شد.
پیش از انتخابات مجلس و ائتلاف با قالیباف، او در یک مصاحبه با وبسایت رجانیوز، بازوی رسانهای پایداریچیها، کنایههای تندی را نصیب محمدباقر قالیباف کرده بود. او به 12 سال شهرداری قالیباف طعنه زده و گفته بود: «مسئولی که ۱۲ سال سر کار بوده، ولی عملکردش تفاوتی با عملکرد مسئولین لیبرال مسلک قبلی ندارد، اگر الان بخواهد به عنوان نماینده مجلس مطرح شود، چه مزیتی دارد؟ به صرف اینکه یک نفر خودش را جهادی خطاب کند، کفایت میکند یا باید عملکرد ۱۲ ساله و چند سال قبل از آن را بررسی کرد؟ وقتی می بینیم این فرد در مسائل بسیار مهم مثل برجام و FATF و حتی قبل از آن مثل فتنه ۸۸ موضع دیرهنگام، غیرشفاف و دوپهلو داشته....نماینده مجلس باید به موقع و به صورت شفاف اعلام موضع کند که سابقه این آقایان نشان داده که مواضع آنها یا شفاف نبوده یا تحلیل نداشته اند و یا به موقع نبوده است».
او کنایههای تندتری نیز بیان کرده بود: «کسی که عملکردش در برخی از برهه های اجرائی شفاف نبوده و گروه های مختلف را با لابی گری در سطح معاونین خود آورده و به جای شایسته گزینی، حزب گرائی و گروه گرائی را در انتخاب افراد درنظر داشته، هیچ وقت نمی تواند نظارت درستی را انجام بدهد و چشم مردم برای نظارت باشد. آقا فرمودند با دستمال آلوده نمی شود جائی را تمیز کرد.
آن زمان بحثها پیرامون وحدت پایداریچیها و طیف قالیباف داغ بود و او پیرامون این موضوع گفته بود: «وحدتی که بخواهد زمینه ساز ورود افراد ناسالم یا نامناسب برای مسئولیت مجلس، خودشان را بر یک سری افراد سالم تحمیل کنند و به اعتبار آنها بالا بیایند، این وحدت مطلوب نیست. وحدت های زورکی و غیراصولی برای مردم هم پیام خوبی ندارد».
17. کریم کریمیتبار:
مسئول جبهه پایداری استان خوزستان، کریم کریمیتبار است. او توانسته وارد شورای مرکزی پایداریچیها شود. او سال 1392 به عنوان رییس جدید روابط عمومی دانشگاه صنعت نفت منصوب شد.
کریمیتبار معاونت اجرایی نهاد رهبری دانشگاه نفت خوزستان و همچنین فرماندهی بسیج این دانشگاه را هم در کارنامه خود دارد. او در اظهاراتش از حمایت از ابراهیم رئیسی تاکید دارد و به آن افتخار میکند.
کریم کریمیتبار در برخی سخنانش از کلید واژههایی استفاده میکند که در جریان اعتراضات سال 1401 از سوی برخی چهرههای تندرو برای عدم موضعگیری شفاف و مورد دلخواه آنها استفاده میشد؛ «سکوت خواص».
بهمن ماه 1401 او در دیدار با نماینده ولی فقیه در خوزستان گفته «در اغتشاشات پاییز با اینکه بسیاری از خواص سکوت کردند، جبهه تنها و بدون هیچ پشتیان دولتی و سازمانی با هزینه شخصی بالغ بر ۶۰ نشست جهاد تبیین در ۱۵ شهرستان خوزستان به شکل حضوری و مجازی برگزار کرد. در این نشست از اساتید و فعالین سیاسی بویژه مؤسسه حضرت امام خمینی ره استفاده شد». او از زمان روی کار امدن دولت رئیسی تا کنون حمایتهای سفت و سختی از دولت سیزدهم میکند.
خروجی چنین ترکیبی چه میشود؟
اعضای شورای مرکزی با چنین مواضعی، قاعدتا نمیتوانند در کنار قالیباف قرار بگیرند؛ اگر در سال 1398 زور جبهه پایداری برای نشاندن نام آقاتهرانی بر صدر لیست تهران بر قالیباف و لابیهایش نچربید، این بار آقاتهرانی و جبهه پایداری با تکیه بر قدرت و نفود دولت، میتوانند چنین کنند؛ البته در صورتی که این دو طیف با یکدیگر ائتلاف کنند که تا الان بعید بنظر میرسد. دولت به واسطه حضور عناصر جبهه پایداری در آن تقریبا دولت پایدرای است. در دولت نیز، لااقل رسانه مکتوب آن، روزنامه «ایران» از نظرسنجیهایی خبر میدهد که درصد غالب پاسخدهندگان به فهرستی با حمایت یا تایید ابراهیم رئیسی رای خواهند داد. به این ترتیب، پایداریچیها نیز میتوانند با اتکا به دولت، وارد مجلس شوند و حتی سودای ریاست مجلس برای آقاتهرانی را داشته باشند؛ با این وضعیت شاید دور از ذهن نباشد؛ آقاتهرانی بالانشین شود و قالیباف پاییننشین.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟